از تنها زندگي كردن خسته ام سوال كردم از خدا ولي جوابمو نگرفتم بي اون نميخوام ديگه زنده بمونم خسته ام اي ستاره درخشان شبهاي تاريك شبهايم تو كمكم كن كه فقط تو باشي كنارم آروم ميگيرم از زندگي خودم كه پاياني ندارد خسته شدم.
انگار يه بغض نشكسته داره قلبمو پاره پاره ميكنه نميدونم بايد چه كار كنم دردمو به كي بگم طفلي دل من كه شد پاره پاره خسته شدم كاش يه گوشه بميرم شايد بتونم كمي آروم بگيرم.
نظرات شما عزیزان: